یک مصاحبه، یک فرصت
_ جوان درق : با عرض سلام و خدا قوت ودست مریزاد اولین سوال اینکه به نظر خودت چه کسانی در رسیدن برای این موفقیت تو نقش داشتند؟
_ آقای وحدتی : به نام خدا . به نظر خودم محیط آموزشی و تلاش های فراوانی که داشتم نقش بسزایی داشتند . و چون در لیالی قدر هم قرار داشتیم برای اعلام نتایج دعای پدر و مادر را واقعا من موثر میدونم .آن شب هم که روز بعدش قرار بود کنکوربدهم برادرم بهم خیلی توصیه کرد که به یاد خدا باش و بدور از هرگونه استرسی باش. شبش من با آرامش ساعت 11 شب خوابیدم و صبح روز بعد هم به موقع بیدار شدم. این در حالی بود که اکثر رفقا تا سه یا چهار نیمه شب بیدار بودند و با خستگی وارد جلسه آزمون شده بودند . واین آرامش را اگر نداشته یاشی شب قبل خیلی تاثیر بدی بر نتیجه آزمون میگذارد . ولی تنها یاد خدا بود که توانست من را آرام و آماده بکند.و رتبه زیر هزار را خیلی امیدوار بودم که میارم. ولی رتبه ای که اوردم در انتظار خودم و هیچ کس از اطرافیانم نبود.
_ جوان درق : یعنی رتبه ای که آوردی خیلی فرا تر از انتظارت بود؟
_آقای وحدتی : بله واقعا خیلی بیشتر از تلاشی بود که من انجام میدادم.چون خیلی ها از دوستان و همکلاسهایم بودند که از من خیلی بیشتر تلاش و کوششش میکردند ولی متاسفانه نتیجه مطلوبی نگرفتند.
_ جوان درق : خب با شناخت و آشنایی که ما از فعالیت تو دورا دور داشتیم انتظار چنین رتبه ای رو از تو داشتیم و یا شاید بهتر از اینها...
_ آقای وحدتی : نه انصافا تلاش من در اون حد نبود . چون یک ماه آخر هم که آمدم به درق و در این محیط قرار گرفتم و در درق همانطور که مطلع هستید خیلی نمیشه درس خواند.
_ جوان درق : پس در وهله اول تو محیط آموزشی رو تو موفقیت دخیل میدونی . میخام بدون تعارف بگی ...
_ آقای وحدتی : رک بگم اینه که: شهر درق از لحاظ استعداد درسی یکی از پتانسیل های قوی و برتر توی این منطقه هست و از شهرستانهای اطراف چیزی کم نداره ولی متاسفانه توی این چند ساله اخیر محیطش خیلی ضد درس شده از لحاظ آموزشی پشتیبانی نمیشه ،دبیرها و معلم هایش هم خیلی قوی نیستند و دانش آموزان هم چون پایه درسی اشان قوی نیست نتیجه مطلوبی حاصل نمیشه.
_ جوان درق : واضحش میشه اینکه اگر تو بجای این که در آشخانه درس میخواندی در درق یا گرمه درس میخواندی احتمال رشد درسی ات خیلی کم میشد؟
_
آقای وحدتی :
بله دقیقا خیلی کم میشد . من
قبلش نمونه دولتی موعود شهرستان گرمه درس
میخواندم. یکی ازهمکلاسیم بودکه من و این با هم رقابت درسی شدیدی داشتیم . با این
بنده خدا یعنی صدم به صدم رقابت میکردیم. بعد از راهنمایی که من رفتم دبیرستان
نمونه دولتی آشخانه ولی ایشون موند گرمه
.وقتی نتایج اومد اختلاف خیلی فاحش بود دوستم شده بود ده هزار ولی من شدم زیر
پنجاه . این نشون میده که محیط چقدر تاثیر میذاره اون هم دقیقا استعدادش مثل من
بود روحیه اش از من خیلی جنگنده تر و جدی تر و درسخوان تر بود ولی میبینید که محیط
این کار رو باهاش کرد . وقتی توی کلاس با معدل 16 بشی شاگرد اول، دیگه چه انتظاری
میشه داشت!
_ جوان درق :چند ساعت در روز درس میخواندی؟
_آقای وحدتی : راستش را بخواهید مدت زمان خواندن در هر دوره ای از فصل سال متفاوته . طوری که در تابستان سال قبل یک زمان خاصی در پاییز و زمستان هم به همچنین و در عید و بهار هم متفاوت تر. در کل ،عید زمان بیشتر و بهتری بود برای خواندن چون فشار درسهای پیش دانشگاهی هم سر شکن میشود و فرصت بیشتری دست میدهد.
_ جوان درق : تو الان داری رشته ریاضی میخونی، آیا به نظر تو این رشته ارزش این رو داره که به این شدت درس بخونی و تمام وقتت رو صرف این کار کنی دقیق تر بخواهم منظورمو بیان کنم یعنی از لحاظ روحی و فکری تو رو اغنا میکنه؟
_ آقای وحدتی : خب هیچ چیزی به تنهایی نمیتونه پاسخگوی نیاز انسان باشه ودنبال معنویت هم باید باشیم ولی طوری هم نمیخواهد باشد که تا ته تهش بریم مثل مراجع تقلید، چون ظرفیت هر کس تا حدی هست به نظر من یک جبهه داریم که توی علوم پایه است پس باید عده ای که کفایت میکند که میشود همون واجب کفایی بروند و در این جبهه فعالیت بکنند و کشور رو به اعتلا برسانند.و بعضی ها هم عکس این را ثابت میکنند که در علوم پایه قله حساب میشدند مثل انشتین ولی چون از معنویت تهی بودند بمب هسته ای میسازند ما در این میانه باشیم کفایت میکند مثل دکتر حسابی .
_ جوان درق : بدور از تعارف اگر بخواهی این افتخار را به کسی تقدیم بکنی چه کسی ارزش این را دارد که برایش بخواهی این کار رو بکنی ؟
_ آقای وحدتی : یک چیزی میخواهم بگویم ممکن است فکر بکنید چون مصاحبه هست دارم این را میگم .وقتی درس میخوندم علاقه اصلی من به دروس ریاضی و فیزیک بود ولی لازمه قبولی توی آزمون این بود که دروس عمومی رو مثل عربی رو بالای 90 درصد بزنم و وقت مطالعه آن دروس ثوابش را تقدیم میکردم به حضرت مهدی (عج).ولی انصافا اگر بخواهم این نا قابل رو به کسی تقدیم بکنم دوست دارم به حضرت مهدی (عج) تقدیم کنم.
_ جوان درق : خب ان شا ا... وارد دانشگاه شدی میخواهی چه رشته ای رو ادامه بدهی؟
_ آقای وحدتی : اوایل که تازه وارد دبیرستان شده بودم . خیلی علاقه به رشته فیزیک هسته ای داشتم. یک کنفرانس هم حتی برای این رشته در کلاس دادم. آن زمان بحث ترور دانشمندای هسته ای هم داغ بود و خیلی خیلی تمایل داشتم که به این رشته برم. هنوز هم یکی از آرزوهام هست . ولی کمی که بزرگتر شدم با رشته های مختلفی آشنا شدم و کمی تصمیم گیری سخت تر شده خب کشور ما نیاز به رشته های دیگر هم داره مثل برق ،مکانیک و عمران و من هم بعدش علاقه به عمران و بعدش به رشته برق پیدا کردم.
_ جوان درق : خب این رشته هایی که اسم بردی از لحاظ مادی در آینده ممکن که تو رو تامین بکنه اما به نظرت در مقایسه با فیزیک آیا علم هست؟ چون پیشرفت غیر قابل تصوری که در تمام این رشته هایی که گفتی در عصر حاضر به وسیله فیزیک میسر شده تو چطور با این قضیه کنار میای ؟
_ آقای وحدتی : خب درسته، فیزیک هنوز حرف برای گفتن داره و جا برای پیشرفت خیلی داره و جزیی ترش رو بخوام بگم علم کوانتوم و ذرات بنیاد علوم جدید هستن. حتی برای مثال آلبرت انیشتین چیزایی گفته که دانشمندان هنوز به اون نرسیدن. ولی در عین حال ما به رشته های دیگر هم برای ساختن کشور نیاز حیاتی داریم مثل نفت ، مهندسی شیمی ،مهندسی سازه و ... تا برای استخراج نفت و استفاده از آن و حتی حمل آن به کشور های مقصد چشممان به دست چینی ها و ژاپنی ها و غیر و ذالک نباشه. کما اینکه در کشور با تحریم های کمر شکنی برای نفت مواجه هستیم همین دیروز هم دوباره دیدید که کنگره آمریکا دور جدید تحریم هارو علیه ایران و نفت ایران به تصویب رساند. و ما که قرار از طریق ولایت کشور رو بدیم دست امام زمان باید از هیچ لحاظی کمبود نداشته باشیم و باید جانانه کار کنیم چون جا برای کار و تلاش زیاد هست. ولی در نهایت بگم که هنوز علاقه اصلی من فیزیک هستش .
_ جوان درق : خب اگر علاقه ات فیزیک هست آیا توی دانشگاه این رشته رو ادامه میدی یا نه؟
_ آقای وحدتی : خب هنوز باید تحقیق کنم چون علاقم به فیزیک کمی تحت تاثیر مسایل دیگر قرار گرفته.
_ جوان درق : چه نگرانی باعث شده که این علاقه تحت والشعاع قرار بگیره؟
_ آقای وحدتی : اول این رو بگم که توی خانواده
ما قبل از من برادرم که آن هم در حد خودش حرف برای گفتن داشت و در رشته فیزیک درس
میخوند و شاید این علاقه من به فیزیک منشاش اون بود و آنزمان دید باز تری نداشتم شاید بشه
گفت دنباله رو بودم بدون این که دید درستی داشته باشم. الان که نگاه میکنم میبینم
برادرم با رتبه خوب و در یکی از دانشگاههای خوب کشور ارشدش رو توی این رشته گرفته
ولی الان با توجه به رشته اش کاری براش نیست و الان سربازه. و معقوله کار برای هر
کسی یکی از ضرورتهای نگاه درست به نقشه راه در زندگی هستش. فیزیک در ایران
متاسفانه جایگاهش آنچنان تعریف شده نیست . چون نیاز به آزمایشگاه و اساتید خبره
داره که در این زمینه کمبود زیاد داریم. برای همین هم علوم پایه زیاد طرفدار نداره
حتی تو میتونی با رتبه 200 منطقه 3 فیزیک تهران رو بیاری.
_ جوان درق : شاید سر چشمه چنین دیدی بر میگرده به این که زیر ساختهایی که بشه از علم فیزیک در کشور استفاده کرد آنچنان که باید و شاید آماده نیست ولی اگر هر کس اومد و دید چنین شرایطی وجود نداره به خودش هیچ زحمتی نده یا مهاجرت کنه یا بره رشته دیگه ای این میراث کمبود میرسه به نفرات بعد از تو و همینطور دومینو وار ادامه پیدا میکنه تا بالاخره یکی بیاد درستش کنه چیزی که در سلولهای بنیادی اتفاق افتاد یا مثلا در نانو ذرات که ما الان جز چند کشور نخستیم.
_ آقای وحدتی : من یه مقدمه بگم، الان موانع برای این کار زیاد هست . اگر ما قراره در سند چشم انداز 1404 پیشرفته ترین کشور در اسلام و خاورمیانه باشیم . باید ریشه کپی و ترجمه علم رو در دانشگاه باید بزنیم ما باید تلاش کنیم تا خودمون علم رو تولید و بومی کنیم . برای مثال بیشتر صنعت ماشین آلات ما کپی از روی کشور های دیگه است . چون این برای سرمایه گذار و و تولید کنند کم درد سرتر و ارزان تر است با یه سفر به کشورهای اروپایی و یا چین و کپی از روی ماشین آلات سریع در میاد در کشور خودمون پیاده اش میکنه. و این در حالیه که کشوری مثل ما باید بتونه خودش ماشین آلاتش ، هواپیماش ، کشتی هاش رو خودش طراحی کنه و متاسفانه اینطور نیست این بر میگرده به سازو کار میان علم و صنعت که در کشور درست پایه ریزی نشده و ما از این رابطه ناقص علم با صنعت خیلی ضربه میخوریم.جوری باید بشه که ما به علوم پایه اهمیت بدیم تا نواقص رفع بشه.
_ جوان درق : به نظر تو این نقصی که این جا به چشم میاد بر نمیگرده به اجحافی که در حق علوم انسانی شده چون علوم انسانیه که میگه از کدوم علم به چه میزان در کدام قسمت کشور نیاز داریم در حقیقت مدیریت صحیحش بر میگرده به علوم انسانی ؟
_ آقای وحدتی : علوم انسانی بیشتر بر میگرده به مدیریت کلان کشور و برای این که کشور پیشرفت کنه باید راس این بدن رو سالم و به اندازه رشد بدیم. متاسفانه الان تمام نخبه ها هجوم آوردن به رشته های تجربی و ریاضی و این کار باعث تضعیف مدیریت کشور میشود چون علوم انسانی برای زیر ساختهای مدیریتی و پیشبرد صحیح کشور به جلو ضروریه.ولی رفت به علوم انسانی یک تابو شده . من خودم برای این به رشته انسانی نرفتم که برای اینکه بیشتر افرادی میرفتند به اون رشته چون رشته دیگری نیاوردن کلا از لحاظ درسی لنگ میزنند و معلمها هم بیشتر ترغیب میکردند به ریاضی و متاسفانه این دید وجود داره. . در کل باید رویکردمان با همه رشته ها باید به صورت متوازن باشه تا استعداد هم متوازن در بین رشته ها تقسیم بشه تا بتوانیم به نتیجه دلخواه برسیم. اقتصاد یک معقوله علوم انسانیه وقتی اقتصاد ما دراه اینطور لنگ میزنه برای اینه که ما چند نفر نخبه نداشتیم که در زمینه اقتصاد کار بکنن. من دید ناسیونالیستی به ایران ندارم ولی ایران از چین هیچ چیزی کم نداره باید ببینیم که ما در چه چیزی کم گذاشتیم که از آنها عقب تریم از لحاظ کاری نه پیشرفت و اگر ما بتونیم همه علوم رو قوی کنیم و علوم انسانی پشتوانه اینها بشه ما هم میتونیم. هر چند هم که بحث دشمنی با ایران تاثیر گذار است.
_ جوان درق : بعد از این که در دانشگاه قبول شدی و رفتی سر درس دوباره چه برنامه ای داری برای اون برهه؟
_ آقای وحدتی : اول باید رشته ام مشخص بشه و بعدش هم دوباره باز درس و درس و درس چون برادرم با تجربه ای که داره خیلی تاکید داره که اونجا باید بیشتر بخونم تا عقب نیافتم.ولی انگیزه خواندن هنوز شکل نگرفته چون فشاری که کنکور به من وارد کرد چه اطرافیان چه محیط هنوز اون عطش برای خواندن در وجودم شکل نگرفته کمی دلزده شدم .
_ جوان درق : یعنی احتمال افت تحصیلی هست؟
_ آقای وحدتی : بله احتمال افت تحصیلی خیلی هست با این شرایط . من که دارم میگم شاید نماینده خیلی ها باشم که چنین شرایطی رو دارن تجربه میکنن.
_ جوان درق : الان بزرگترین دغدغه ات چیه؟
_ آقای وحدتی : ببینید الان محیط باید جوری باشد که آخرین دغدغه ، مشکلات اقتصادی فرا روی یک دانشجو باشد تا بتونه روی نیاز کشور و علاقه خودش تمرکز کنه.ولی الان با شرایط موجود تنها چیزی که مهمه آینده شغلی است.
_ جوان درق : الان نگاه تو طوری هست که بگی باید به جیبم نگاه کنم تا به علاقه و نیاز کشورم؟
_ آقای وحدتی : در حال حاضر 3 تا اولویت برای من وجود داره یک اقتصاد دو جایگاه اجتماعی و سوم علاقه .ولی باز از بین این 3 تا اقتصاد مهمتره .
_ جوان درق : خب اینهایی که گفتی دغدغه شخصیت بود در انتخاب رشته دغدغه اجتماعی فرهنگیت چیه در این باره؟
_ آقای وحدتی : اونطوری که من شنیدم دانشگاه محیطی نیست که بتونی بدون پشتوانه اطلاعات و علوم گوناگون بتونی سر بلند ازش بیرون بیایی باید از خیلی لحاظ قوی باشی برادرم خیلی روی این قضیه تاکید میکرد خطر جدی که احساس بکنم شاید همین موج تجدد گرایی و جریان روشنفکری در دانشگاه باشه و اگر در مبانی دینی و فقهی زیاد قوی نباشیم احتمال انحراف زیاد هست و ترس من هم بیشتر از همین ناحیه هست که برم دانشگاه و تاثیر بگیرم و عقایدم استحاله بشود ولی برای جلوگیری از این خطر برنامه هایی دارم و میدونم این با نگرانی حل نمیشه باید باشند چند نفر به سوالات و شبهات من جواب بدهند و کتاب معرفی بکنند و نگذارند در ذهن من جوان شبه جمع بشه اگر چند تا شبه بی جواب در ذهن من باشه دیگه طرف از دست خواهد رفت و باید برای دریافت جواب سرعت بالاتری از ایجاد شبه وجود داشته باشه تا این شبهات بی تاثیر بشود.
_ جوان درق : وقتی دیدی کار و درس در ایران سخت است و زمینه مهاجرت داشتی آیا به مهاجرت فکر میکنی یا نه میگی باید بایستم از خودم بگذرم واین مشکلات را حل کنم؟
_ آقای وحدتی : خب در این رابطه خود پیامبر فروده اند که دنبال علم بروید حتی اگر در چین باشد. اگر زمینه مهیا باشه برای دریافت بیشتر علم به اونطرف شاید بروم.و این رو نمیشه انکار کرد که آنها از لحاظ علوم پایه از ما خیلی جلو ترند و بالتبع هم برای یادگیری این علوم باید به اونجا رفت.همانطوری که ما مسلمانها از آنها جلو بودیم آمدند و این علوم رو از ما یاد گرفتند.برای نرفتن باید طرحی داشت برای ماندن.
_ جوان درق : آبا تو فکر میکنی این انحصار طلبی که در غرب برای علوم وجود داره این اجازه رو به تو میده که از اونجا برگردی؟
_ آقای وحدتی : در همه کارها باید با آگاهی کامل رفت طرفش اگر دیدم که این انحصار طلبی آنها باعث این میشه که من برنگردم قید رفتن رو میزنم.چون من میرم که چیزی یاد بگیرم و بیارم . من 18 سال از این فضا و از این نظام برای رسیدن به این مرحله استفاده کردم طبعا دینی به گردنم هست برای انجام و من برای ادای این دین حاضرم از این خواسته ام بگذرم. و من پیش از این که ایرانی باشم مسلمانم و برای اسلام هم که شده حتما دینم رو ادا میکنم مگر نه حضرت مهدی گفتن من در اول مصاحبه تعارفی بیشتر نیست.
_ جوان درق : تو این قصد و نداری که بمونی و با کم و کاستی ها بجنگی و یه طرحی رو خودت پایه ریزی کنی چون بالاخره باید افرادی بمونند تا این نقایصی که در بالا اشاره کردیم (رابطه علم و با صنعت ما یک سیستم کاملا بیمار است ) را سالم سازی کنند و راه بیاندازند مثل همین موسسه های دانش بنیان ؟
_ آقای وحدتی : اینی که شما میگید درسته اما این وقتی صدق میکنه که علمی باشه که آنها برای صنعت پایه ریزیش بکنند ولی تولید برخی علوم در ایران در حد صفره. مثل لیزر یاقوتی که مخترعش یک ایرانیه ولی در ایران از این لیزر اثری نیست پس یا باید در ایران دوباره به این دست پیدا کنند یا کسی بره خارج و این رو بیاره البته بدون لارم ملزومات ترجمه و کپی برداری. باید دو دسته در علم فعال باشند عده ای برند دنبال علم و عده ای که از خودگذشته گیشون زیاده بمونن و هم تولید علم کنند و هم علومی رو که از اون طرف میاد استفاده کنند.
_ جوان درق : حرف اصلی من اینه که تو دوست داری جز کدوم گروه باشی؟
_ آقای وحدتی : من متاسفانه چون صبرم کمه و توان مقاومت کمتری دارم دوست دارم برم و علوم را وارد کنم.
_ جوان درق : از اینها بگذریم به چه ورزشی علاقه داری؟
_ آقای وحدتی : من به والیبال. هر چند طرفدار سپاهان هستم . ولی در فوتبال چند تا موقعیت بیشتر بوجود نمیاد ولی در والیبال عین همه مدت بازی همش فرصت و هیجان هست و کار گروهی بیشتر به چشم میاد.
_ جوان درق : آیا ورزشی هم در زمان درس خواندن انجام میدادی؟
_ آقای وحدتی : در درق نه متاسفانه چون دوست زیادی ندارم . ولی در آشخانه والیبال بازی میکردیم بعد از هر تست کانون و یا امتحانی که میدادیم.
_ جوان درق : به چه فیلم هایی علاقه داری یا بهترین فیلمی که دیدی ؟
_ آقای وحدتی : (بعد از کلی سکوت که نشان این است که فیلم زیاد نمیبیند میگوید) فیلم طنز ولی اسمی در خاطرم نیست.
_ جوان درق : کتاب غیر درسی میخونی؟
_ آقای وحدتی : نه متاسفانه قبل از دبیرستان چرا ولی الان نه!
_ جوان درق : به نظر خودت جوری هستی که که بتونی در ایام تحصیل بدون مشکلات حاد ادامه تحصیل بدی چون خیلی از کسانی که رتبه خوبی میارن مهارت زندگی کردن در اجتماع رو ندارن اینو قبول داری؟
_ آقای وحدتی : قبول دارم چون پشتوانه این اطلاعتم خیلی کمه و همش مشغول کتابهای درسی بودیم.
ولی در اطرافم کسانی هستند که بتونند کمکم کنند و به سوالات من جواب بدهند.
_جوان درق : رابطه ات با شعر و ادبیات چطوره؟
_ آقای وحدتی : من خیلی به شعر علاقه دارم ولی شعر نمیگم و از بین شعرا هم به اشعار مولوی علاقه زیادی دارم چون پر محتوا و عرفانیه. و از خارجی ها هم به گوته شاعر آلمانی .
_ جوان درق : نظرت راجع به تاریخ چیه؟
_ آقای وحدتی : ما به تاریخ نیاز شدیدی داریم چون به نظر من تاریخ همش در حال تکراره. ولی من نسبت به تاریخ دل زده شده ام چون معلم تاریخی در راهنمایی داشتیم که خیلی سخت میگرفت که حتما باید عین جملات رو بگیم.
_ جوان درق : و در آخر اگر حرفی باقی مونده ...
_ آقای وحدتی : خیلی نسبت به آینده دغدغه دارم و این ممکنه به کیفیت بازدهی من ضربه بزنه و این فشاری هم که کنکور هم به من وارد کرد کلا از مطالعه فراری شده ام یه کتابی رو هم برداشتم بخونم ولی نتونستم ادامه بدم . از یک طرف هم نگرانی از انتخاب رشته دارم کلا ذهنم درگیره .
_ جوان درق : خب به نظرت نباید این نگرانی رو تو یه جایی حلش بکنی چون در این حالتی که تو میگی خیلی بد تو رو عقب مینداره.
_ آقای وحدتی : چرا باید کمی زمان بگذره تا من بتونم علایقم رو دوباره احیا کنم.
_ جوان درق : در آخر هم از شما برای شرکت در این مصاحبه متشکریم و ببخشید که وقتان را گرفتیم چون با این که مهمان داشتید به ما وقت دادید.