قبل از هر چیزی بگم با خواندن این مطلب ممکنه بعضی از دوستان از من دلگیر و رنجیده خاطر شوند که توصیه میکنم سعه صدر داشته باشند و اگر نمیتوانند از خیر خواندن این مطلب بگذرند .چند روزی میشود که تبلیغات مجلس نهم شروع شده و بحث انتخاباتی داغ شده. و چیزی که خیلی جلب توجه میکند این است که خیلی ها حتی نیروهای ارزشی هم کلا پای کار انقلاب استخوان ترکانده اند میگویند میخواهیم رای سفید به صندوق بیاندازیم. وقتی دلیلش را میپرسی چهار نوع جواب میشنوی
۱. کسی رو نمیشناسیم
۲. چه فرقی میکنه هر کسی بره مجلس فقط به فکره جیب خودشه
۳. ما فقط ولایت فقیه رو قبول داریم از رهبری که گذشت هیچ کس مورد قبول ما نیست
۴. کسی که ما میخواستیم بهش رای بدیم تو فیلتر شورای نگهبان قیچی شده.
دسته اول که مشخصه برای شناخت هر چیزی باید تلاش کرد و تحقیق . خب معلومه وقتی همش سرت به فکر کارای شخصیت باشه و نخواهی بدانی در جامعه چه خبر است تا چند صد سال آینده هم نمیتوانی کسی را بشناسی.
دسته دوم بیشتر افرادی هستند که نیمه خالی لیوان را میبینند و یا بهتر بگم شبیه شخصیتی که توی کارتون گالیور بود همش میگفت (من میدونم. من میدونم) که فلان کار نمیشه. بعضی ها هم از عمل کرد برخی افراد که یه قولی دادند و بعد کار دیگری کردند به این نتیجه رسیدند . ولی به هر حال اگر بشود کاری کرد با نا امیدی و کنار کشیدن نمیشه کاری از پیش برد.
دسته سوم این یک حرف مفتی بیشتر نیست. قبول داشتن ولایت فقیه که به حرف نمیشه که. همون ولی فقیهی که ما قبول داریم همش معیار تعیین میکنند و طراز شخصیتی و مذهبی افراد را به ما میگویندکه چگونه فردی باشد که به مجلس میرود . این همه توصیه برای فرستادن فردی امین و مومن و کار بلد به مجلس فکر نکنم با مشخصات رای سفبد جور در بیاد. در ثانی رهبر و ولایت فقه بازو میخواد برای کار و اعمال حدود شرعی وقتی با کنار کشیدن خود از صحنه با این دلایل واهی بازوان رهبری را قیچی کردیم رهبری ضعیف و خانه نشین میشود . مثل امیر المومنین. مردم امام علی (ع) را قبول داشتند اما کاری نکردند که ایشان برای ایجاد حکومت عدل و الهی کاری از پیش ببرد. بازوان رهبری یکی اش شورای نگهبان یکش مجلس و هر نیرویی که بتواند به کشور خدمت کند.
در جواب دسته چهارم هم باید گفت ما هیچ وقت وابسته به شخص نبوده و نیستیم ما به معیار و الگو توجه داریم. و زمانی که میگویند که هر چه اصلاح طلب بود رد صلاحیت شدند همه کاندیدا یا نظامی اند یا روحانی یا اصولگرا یعنی همه شان هم فکر هم هستند و انتخابات فرمالیته و بی اثر است. خب من نمیدانم در کدام کشور این دست افراد سراغ دارند که افراد فله ای بیایند کاندید بشوند و هیچ گونه نظارتی روی افراد نباشد . همون غربش کانالهای صعبی وجود دراد برای ورود به رقابت سیاسی که تا فرد چنین نمراتی را کسب نکند به وی اجازه ورود به سیاست را نمیدهند. البته ما بر اساس عقل و شر حکومت میکنیم نه مدل غربی و شرع حکم میکند افرادی بیایند روی کار که بتوانند جامعه را به سمت جامعه الهی سوق دهند .که با کارنامه ای که از اصلاح طلبان سراغ داریم چنین جنمی را در وی نمیشود یافت.
کلام اخر اینکه با کمی انصاف و وجدان و بدون هیچ کلیشه و شعاری چند دقیقه به این که چگونه با میراث شهدایی که از صدر اسلام تا همین الان با خون دل خوردن ها و رنجهای فراوانی که به دست ما رسانده اند با چنین بی میلی و سردی و تنبلی بر خورد کنیم. خدا رحمت کند نواب صفوی را میگفت من آرزو دارم که حکومت اسلامی وجود داشته باشد و من کوچه های چنین مملکتی را جارو بکشم و نظافت کنم. یعنی در این جامعه باشم ولو به عنوان کمترین عضو چنین جامعه ای. خونهایی بر زمین ریخته شد تا به این هدف برسند اما آرزویشان را ندیدند .
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۰/۱۲/۰۷ ساعت 13:4 توسط Shila zand
|