بازی حمله به تلاویو پاسخ ایران به بتلفیلد3

بازی سازان ایرانی در پاسخ به بازی رایانه‌ایی «بتلفیلد ۳» بازی «حمله به تل آویو» را با حمایت بیناد ملی بازی‌های رایانه‌ایی می‌سازند

بهروز مینایی رییس بنیاد ملی بازیهای رایانه‌ایی کشورمان در حاشیه چهارمین نمایشگاه بازی‌های رایانه‌ایی دبی در پاسخ به فارس درباره واکنش جمهوری اسلامی ایران به بازی اهانت آمیز بتلفیلد ۳ که در آن حمله به کشورمان و عملیات سربازان امریکایی در خیابان‌های تهران تصویر شده است، گفت: ما نامه‌های اعتراض آمیزی به شرکت سازنده و بازی سازان این بازی رایانه‌ایی ارسال کرده‌ایم اما تاکنون پاسخی دریافت نکرده‌ایم

بهروز مینایی افزود: اگر چه بتلفیلد ۳ به لحاظ فنی و تصویری اشکالاتی دارد اما اینکه لوکیشن این بازی تهران باشد قابل قبول نیست

رییس بنیاد ملی بازیهای رایانه ای کشورمان گفت: در اینجا هم اعتراض خود را به دست اندرکاران شرکت اپیک که حامیان نمایشگاه و حضوری فعال در چهارمین نمایشگاه دبی داشتند ابراز کردیم

وی ادامه داد: واکنش آمریکاییها این بود که این مساله صرفا یک بازی و داستان است و نباید زیاد سخت گرفت

رییس بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ایی با بیان اینکه استراتژی ما هم در این حوزه باید حمله در برابر حمله باشد گفت: از آنجایی که آمریکا خود را تحت ولایت اسرائیل قرارد داده است بنابراین بازی «حمله به تل آویو» ساخته خواهد شد، چون حتی بازی حمله به واشنگتن هم به اندازه حمله به تل آویو آنها را ناراحت نخواهد کرد

در عین حال جمعی از بازی سازان کشورمان آمادگی خود را برای همکاری در ساخت بازی «حمله به تل آویو» اعلام کردند

چند بازی ساز جوان هم در گفت و گو با خبرنگار فارس از برنامه ریزی برای ساخت هر چه بهتر بازی در مقابل بازی «بتلفیلد ۳» خب ردادند و گفتند ما کار مطالعاتی را از همین حالا (زمان مصاحبه) آغاز می کنیم

حمله مجازی تفنگداران آمریکا به ایران(بتلفیلد3)

Battlefield 3 نام جدیدترین بازی جنگی است که در پاییز امسال به بازار عرضه شد. این بازی یک بازی تیراندازی از دید اول شخص است که توسط شرکت EA Digital Illusions CE تولید و به وسیله شرکت Electronic Arts به فروش می رسد. در این بازی شما نقش تفنگداران نیروی دریایی آمریکا را دارید که طبق معمول با نام عباراتی چون آزادی و مبارزه با تروریسم به کشورهای دیگر از جمله ایران حمله می‌کنید.

ادامه نوشته

از نون شب واجبتر!

دیروز اخبار را که گوش میکردم. اطلاعات مهمی درباره شونصدمین ال کلاسیکوی تاریخ دنیا به سمع و نظر بینندگان گرامیش رساند. میگفت در این دویست خورده ای رویایی رئال مادریرد با بارسلونا که آمارش دقیقا یادم نیست ولی حدودا ۵۶ بار بارسلونا بازی را برده و و سهم رئال از این شهراوردها ۵۷ باره. و در این میان ۴۵  بار هم مساوی کردن و از بقیه بازیها به علت ناپدید شدن اطلاع چندانی در دست نیست!

ولی چرا این اخبار برای کشوری مثل ما که نوک پیکان جهان اسلام است و وسایل مهمتری دارد باید مهم و ضروری باشد.که برای برد یا باخت فلان تیم خوشحال باشیم و یا ناراحت . . یادم  میاد در یکی از بازیهای بارسلونا  مجری که از هنر نمایی های مسی بد جور به وجد آمده بود  جمله ای را گفت که عمق فاجعه را به خوبی نشان میدهد. مجری (ب م) گفت : از این که در عصری زندگی میکنیم که مسی پا به توپ است واقعا خوشحالیم.(قریب به مضمون). البته این اخبار برای این مجری شاید از نون شب واجبتر باشه. آخر فلان بازیکن که دست راست و چپشو هم بزور از هم تشخیص میده چرا باید اینجور سینه چاک داد. مارادونا رو بیاد بیاریم یه روزی او هم در مرکز توجهات قرار داشت. بخاطر بازیهای طلاییش. اما الان چی مارادونا یک شکم گنده پا کوتاه است و از اون همه چالاکیش هیچ خبری نیست. مسی هر چی باشه بالاخره عاقبتی بهتر از اسلافش  پیدا نخواهد کرد چون ذات فوتبال همین است. مسئولان نباید بگذارند که مسایل دست چندم اهمیتشان جای مسایل دست اول را بگیرد هر چیزی سر جای خودش.

بلد نیستیم مسایل رو آنگونه که حایز اهمیت است به مردم انتقال بدیم.. قهرمان پروری باید در حوزه تفکر و مذهب باشه تا گره ها باز بشه و مردم ترقی کنند نه در حوزه ورزش الان ما به ورزش متاسفنه اصالت داده ایم. برای ما صرف مرد سال فوتبال شدن مهم است به ما چه ربطی دارد که فلان بازیکن چیکاره است و ذاتش  در آبشخور کدامین مکتب آب میخورد.نمیدونم برنامه نیمه پنهان رو دیدید یا نه  در مورد همسران شهداست و نحوه آشنایی و زندگیشان با شهید. این برنامه که میتونه مشکلات خانواده ها که بدلیل عدم اطلاع از شیوه زندگیست به خوبی حل کنه ولی متاسفانه این برنامه ساعت ۰۰:۳۰ دقیقه بامداد پخش میشه. آخه مگه چند نفر  اون وقت شب بیدارند؟همینجور است برنامه گره همچین از دور خارجش کردن که نفهمیدیم چی شد . یا برنامه های روایت فتح. زمان پخششون از بدترین ساعات پخشه. فکر نکنید چون بیننده نداره این کارو میکنن بر عکس به نظر من چون بیننده داره ولی چون برای تفکرات  اینها مضره تو اون ساعت پخشش میکنن.

کار تا کجا تورو دینتون قسم!

وقتي همه خوابيم

وقتی برادری که به ولایت فقیه معتقده ساکت میشينه و آسه میره آسه میاد.... خب اون طرفیا که بیکار نمیشینند . کما این که هیچ وقت بیکار نبودن و برای ریشه کن کردن ولایت فقیه شبانه روز فعالیت میکنند. نامه برادر پاسدار علایی، حملات اعماد افروغ به حضرت آقا در برنامه پارك ملت و تحقير ملت توسط اصغر فرهادي در جشنواره گلدن گلوب همه از اين دست تحركات است. برادران تحرك كنيد . اون وقت وقتي به مسوول زيارت عاشورا ميگي جلسه ها بايد بروز تر و كاربردي تر و علني تر باشه تو رو به باد انتقاد ميگيره. كه جمعيت نيست . و هزاران دليل نا كافيه ديگر... برادر جان خب برنامه رو براي همين گذاشتن كه به افراد اضافه كني.اگر جمعيت از قبل زياد باشد براي يك برنامه برنامه اجرا كردن براي آنها كاره شاقي نكردي و عاري از هر گونه هنر يست.بايد تو جمعيت كم رو اضافه كني . بعد ما فقط بلديم اين مراسماتو بكشيم  كنج خونه ها. اين هنر ماست... 

 وقتي تو حمله نكردي  فرهادي و كاهاني ميشود كارگردان نمونه تو.

همه كساني كه كاري از دستشان بر ميآيد سر در آخور دارند و به روز مره گي دچارند فقط به موقعيتهاي شغلي و برنامه هاي كاري اكتفا نكنيد چون واقعا خيلي كمه . بايد خود جوش كار كرد و به براي آينده برنامه داشت .

الان كه دستت ميرسد كاري بكن        قبل ازآنكه از تو نيايد هيچ كار

هیچ چیز غیر از خدا...

روزی دگر از ارتفاع ۶۰ متری میان زمین و آسمان معلق بودمی و عرق سردی از هیجان و ترس بر پیشانیم نشسته بود. هر از جند گاهی ریگی، سنگی قلوه مانند از زیر نوک پایم که به سختی وزن مرا بر خود تحمل میکرد به پایین میریخت. و صدای خوردن آن بر کف سنگهای کوه ته دل ادم را بد گونه خالی میکرد.  من نیز نا امیدانه دست خود را بر سطح صاف صخره میمالیدم تا شاید قوت قلبی و یا دستآویزی بیابم برای صعود.شاید به امید کسی که از این حوالی بگذرد وقت میکشتم.  سپس صورت خود را به زحمت به صخره چسباندم و به سنگ خارا گفتم که تو نیز بهتر از هر کسی دانی که غیر از خدا کسی را در اینجا چه کار باشد ؟؟؟!!! 

هل من ناصر...

اربعین بود و یک دنیا مصیبت که اهلبیت پیغمبر به آن دچار شده بودند. شاید اربعین عاشورای ادامه دار باشد پس چرا در نکو داشت آن و عزاداری در این روز عظیم تساهل میکنیم. روز اربعین بود هفته قبل از آن کلی برنامه ریزی کرده بودیم با بچه ها  که باید چنین کنیم و چنان . اما روز چهلم امام حسین (ع) خیلی کم آمده بودند. همیشه تعداد افرادی که حرف میزنند از افراد عامل کمترند اما خداییش نه تا این حد. روز خیلی سردی بود دلیلش هم برفی بود که صبح تا ظهر اربعین باریده بود. باد خوفی هم میوزید که استخوان میترکاند از بس سرد بود. اما کسانی که بودند چه عاشقانه سینه میزدند. و در کوچه های سر د و یخ زده و بدون جمعیت مظلومیت آقا رو میگریستند. همه اش برایم دنیای بود بی بازگشت کسی که پرچم را نگه داشته بود کسی که مدح میخواند کسی که سینه میزد کسی که دم میگرفت. همه و همه اش خالصانه بود. وقتی به گلزار رسیدیم اشکت یخ زده بود بادی سرد به صورتت میخورد و غم فراق یاران و راهی که که رهرو میخواهد .هیچ کس نبود جز همین بچه ها که آمده بودند برای تهذیب نفس .عزاداری که توبه درآن نباشد عبادت نیست...

 

رابطه هنر با گیم کال آف دیوتی، مادرن وار فیر 2(call of duty-modern warfare 2)

از این به بعد قرار است در وبلاگ علاوه بر مطالب پیشین به معرفی فیلمها ،موسیقی و بازی های آمیخته به علوم استراتژیک بپردازیم.و اهداف پشت پرده استفاده این نوع از هنر توسط قدرتهای شیطانی و استکباری را بیان کنیم. 

در اینجا به بازی (مادرن وار فیر 2)که از کمپانی infinity ward در سال 2010 ارائه شده است می پردازیم.

این بازی درکلاس بازیهای استراتژیک نظامی و مخاطب آن رده بزرگسالان است.سبک سیاق این بازی همانگونه که از اسمش پیداست شیوۀ نبرد در آن پیشرفته و تکنولوژیک است و ادوات آن مطابق با جنگ الکترونیک است که به عنوان مثال میتوان به سلاح های زیر اشاره کرد:

هواپیمای بدون سرنشین پردتوردِرون(predator derone )

اسلحه تک تیر انداز سوئیسی اش تایر(eshtier) و انواع سنسرهای حرارتی به کار رفته بر روی سلاح

اسلحه دوش پرتاب جاولین(javelin)

توپ های چرخان (gattling gun)

 

ادامه نوشته

وقتی روحیه حزب الله رفت

دیروز جمعه ۱۶ دی ۱۳۹۰ بود. قرار بود پیکر حاج بخشی بعد از نماز جمعه تشییع شود. منم که از سه شنبه که حاجی پر کشیده بود مترصد این بودم که بتوانم خودم را به این مراسم برسانم. شاید که از آن عزم حاجی کمی هم به ما تفویض شودو بعد شاید سر ما به تن مان ارزیدن بگیرد. جمعیت زیادی بود شاید چندین هزار نفر آدم این پیکر را مشایعت کرد. همه شعار حاجی را داد میزدند. ماشاءالله حزب الله. خدا کند که امت بتواند جای چنین روحیه ای را در خود پر کند. دل آدم واقعا میگرد نظیر این آدما واقعا کمه هر چند که همه حزب اله پای کارند. خدایا تو خود کنمک کن . البته تلویزیون در پوشش این مراسم طبق معمول ضعیف عمل کرد . مث این که بایستی با تلویزون همون کاری رو بکنیم که حاجی با سفارت انگلیس میخواست بکنه . یعنی بایستی در این جام جم رو گل بگیریم.

بچه ها این برای چندمین بار نظر بدید.....

چند نفر و یک دنیا دریغ

برای همکاری با این وبلاگ با چند نفر صحبت کردم. آنها هم قول مساعد دادند که ظرف این چند روز حتما مطالبی بنویسند. من چند بار که اومدم سر زدم به این وب خراب مونده هیچ خبری نبود خب یا قول نیدید یا اگه دادین چفت تر بگیرین.همیشه این بیت مولوی رو با حسرت با خودم زمزمه میکنم

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت ......................... شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

آخه کسی که میدونه دامنه غیرتش تا پای کوهه قول نوک قله رو به رفیقاش نده.

صفهای طولانی

دیشب یکی از شبهای طوفانی زمستان امسال بود. باد شدیدی میوزید و بخاری های خانه از شدت زوزه طوفان بر فراز دود کش بخاری کوپ کرده بودند و قرمز میسوختند . این کار بخاری ها باعث شده بود ته دل ما هم خالی شود که نکند س او ۲ بخاری به بیرون نرود و باعث خفگی مان شود. اما زهی خیال باطل بخاری خوب کار میکرد و فقط باعث شد ما بترسیم . میگید از کجا میدانم ؟ خب معلوم است چون بجای این که ساعت ۹ صبح روحمان از رختخواب برخیزد خودمان  بر خواستیم.

امروز روزه مهمی بود چون علاوه بر طوفان دیشب که هوا را بی رحمانه خرس کش کرده بود  صفهای طویل دم عابر بانکها نشان از توزیع عادلانه یارانه ها بود. وه که چه روزه خوبیه امروز.

خانواده قهوه ای

چند روز پیش وقتی یک فیلم شبکه ویدویی را میخواستم نگاه کنم قبل از شروع فیلم تیزر تبلیغاتی را دیدم که مربوط میشد به مجله خانواده سبز. توی تبلیغش که کاملا تجملات و زن محوری بیداد میکرد فقط مصرف گرایی و قشری گری توش تبلیغ میشد. فقط در این موارد که چگونه زیبا بمانیم  . چگونه از پوست خود محافظت کنیم چه لباسی بپوشیم و چگونه تناسب اندام داشته باشیم تا زیباتر به نظر برسیم؟ دیده میشد.

باور بفرمایید من متوجه نشدم که این تبلیغ انیستیتو زیبایی سبز بودیا  تبلیغ مجله خانواده سبز؟

همانطور که سری پیش توی پست قبلی هم گفتم اینها دارند یک سری مدل از زندگی رو رواج میدن که برای قدرتهای بزرگ واستکباری کاملا بی ضرر باشند. اخه به ما چه ربطی داره که فلان بازیگر چکار میکنه و اصل و نصبش چیه نه این که توی فیلماشون خیلی هم رعایت میکنند ... مثلا بازیگر نقش دایه حضرت امام در واقعیت هم چقدر ما شا ا... به  رفتار و سیره اون بزرگوار شبیه بود. وقتی ملاکی وجود نداره دیگه  فرقی نمیکنه که اون بازیگر چی میخوره و چی میپوشه و ... .

برادران خانواده سبز شایسته است اسم مجلشونو به خانواده قهوه ای  تغییر بدهند به پاس یک عمر چولمن بازی و ساده لوحی  و مخصوصا در بوق کردن مسایل حاشیه ای و کم اهمیت    توسط شخصیت خرس قهوه ای.(شخصیت خرس قهوه ای در کارتون پسر شجاع ) با این کار هم نام خرس قهوه ای در اذهان زنده میشود و لبخند بر لبان مردم مینشیند و هم خوانندگان قبل از خرید حساب کار خودشان را میکنند که تو این مجله قرار نیست حرفای کار آمد و بدرد بخور  بخوانند. با تشکر

دوستان ما را از نظر های خودشان مارا محروم نکنند. یا علی........ 

---

 

رویم به دیوار

نمیدونم شده تا به حال وقتی پای تلویزیون نشسته اید کسی هم باشه هی اون وسط یه سری اطلاعات جذاب و به شدت بدرد نخور به ذهن شما پمپاژ کنه؟؟؟ ! (نگید نه که باور نمیکنم چون جمعیت این آدما طی این چند ساله رشد چشمگیری داشته). یکی از چیزایی که به بقیه ممکنه بگن(البته با تفاخر) اینه که میدونستی ؟(دور از جناب) امین حیایی همسر فلان بازیگره ؟ یا ( روم به دیوار )محمد رضا شیریفی کیا دختراش بازیگرن؟ و شبیه این موارد ... که دانستن یا ندانستن اونها نه دنیای شما رو آباد میکنه نه خراب . این میتونه زنگه خطری باشه برای اینکه مثل غربیا یه عده آدمی که از طریق رسانه چهره شدند  برای ما الگو کنند حتی اگه الگو هم نشوند کافیه که ذهن آدم دنبال یه چیزی بره تفارق تمرکز باعث غافل شدن انسان از هدف اصلیش میشه . مگه فلان بازیگر چه چیزه برتری داره که الگوی من بشه . که آنها هم به دنبال همین خلا هستند. تا با نبود اطلاعات بدرد بخور حرف خودشونو به کرسی بنشوونند.

یه مقایسه میکنم تا بدونید دارم راجع به چی حرف میزنم. وقتی جوان این ملت  ذهنش دنبال فوتبال و بازیکنهای فوتبال رفت. این آدم فکرش در همین حوالی بلوغ پیدا میکنه که به قول معروف به جایی میرسه که شماره شناسنامه فلان بازیکن رو هم ممکنه بدونه و به یاد داشته باشه . اما این آدم   میدونه که امام خمینی واسه چی انقلاب کرد؟ جنگ واسه چی براه افتاد ؟ اصلان اینا پیش کش از درسش بپرسی مسلما  جوابی نخواهی شنید....

و سخن آخر اینکه همانطور که از این جوان درباه تاریخ مملکتش و دینش سوال کنی  جوابی نداره همچنین است از این که اگه از یه عالم دینی هم در مورد فوتبال و فلان بازیگر سوال کنی جوابی نخواهی شنید.

و بدان اگر پارا اگر در شرق گذاشتی همزمان دیگر به مغرب نتوانی بروی و اگر در غرب به شرق غافل میمانی  ببین به کدامین جهت خواهی رفت که پشیمانی سودی ندارد. ذهنت را با بعضی اطلاعات( در پیت) پر نکن.

قندیلها را پس بده

سلام ایندفعه دیگه باور کن دل پری دارم از دست بعضی آدمهای بی فرهنگ با فرهنگ نما.چند روز پیش برای ادای مراسم سخت و هولناک صخره نوردی با تنی چند از دوستان عازم غار دره زرکی  واقع در جنب سد درق شدیم. دهانمان را آب انداخته بودیم که آنجا با مناظر بکر و دست نخورده ای رو به رو شویم. وقتی با دوستان به آنجا رسیدیم بعد از کلی مشقت و زحمت. وسایل را دم غار پایین کردیم و کارگاهی برای فرود در شکاف کوه علم کردیم. دل توی دلمان نبود.

یکی پس از دیگری مث رنجرهای افغانی طالبان بداخل غار فرود کردیم. اما چه منظره ی ناراحت کننده ای انگار نه تنها این مکان بکر نیست بلکه تمامی قوم مغول از اولین نفر تا آخرین بازمانده یشان بدین مکان طبیعی پای گذاره و با پاشنه پا که انگار سوسکی را له میکنند تمام آثار زیستی و جانوری را از بین برده اند. خودمانیم قوم مغول کجا بوده معلومه این کارا رو کی میکنه همین اهالی عزیز ... . از مریخ که نیامده اند مسلما !

چند سال پیش که به این مکان آمده بودیم هر گوشه غار که نگاه میکردی لانه کبوتری بود .یعنی به راحتی میتوانستی از ۲ متری لانه کبوتران را ببینی و صدای آنهمه کبوتر روحت را زنده میکرد یعنی محیط زیست یک جانور را با تمتم وجود لمس میکردی اما الان چه؟! میبینی طرف بخاطره این که کبوتر رابا تیر تک لول بزند لاستیک کامیون آتش داده و درون این شکاف زیبا انداخته که تمام جان غار را دود سیاهی آلوده کرده . و حتی کوچکترین اثری از کبوتر دیگر در این زیستگاهشان  نیست. دقیقا این حالت  مرا یاد خاطره ای نه چندان دور می اندازد.

زمانی غار قره ماغ نیز زیبا بود و دست نخورده و جناب پسر داییمان اولین شخصی بود که بدانجا پای نهاد که کاش قلم پای الاغش میشکست و آنجا را کشف نمیکرد بیچاره خفاشهای مقیم غار داشتند زندگیشونو میکردن اخه به تو چه به ما چه که داخل اون غار چی خبره!!! وقتی آدرس غار دهان به دهان گشت کسانی در این بین متوجه شدند که کاش زبانها لال میگشت از لو دادن جای غار به آنها. آنها فکر میکردند بازدید از غار یک بار کافیه اصلا به فکر نفر بعدی و بچه های آینده یشان نیشتند که شاید آنها هم دل بی صاحبشان میخواهد آن مناظر بکر و زیبا را نیز ببینند . و کردند انچه نباید میکردند. اوایل غار قره ماغ تعداد زیادی خفاش زبان بسته داشت. محیطش عاری از هرگونه یادگاری نویسی رستم امانی معلوم الحال و دود زدگی . و دارای قندیلهای بسیار زیبا و بی نظیر . قندیلهایی که ساختشان چند دوره زمین شناسی  که هر  دوره چند میلیون سال طول میکشد . با آنهمه مصیبت تشکیل شده اند بعد از چند وقت رفت و آمد این موجودات به این غار  دیگر کوچکترین اثری از قندیلهای زیبا نبود. آنها نابودشان کردند آنهم به طرفه العینی گور بابای چند میلیون سال ! . اخه برادرمن قندیلها را برای چه میشکنی و یا از جا میکنی و با خود به بیرون غار میبری؟ ابله آخر آنها در بیرون نمودی ندارند هر چیزی در جای خودش دیدنی است؟ آخر آنها را میخواهی در کجایت جای دهی؟! تو صد بار هم در گوش او بخوانی و موعظه کنی انگار یاسین در گوش درازگوش تلاوت نموده ای! و هر کاری میکنی به خود بقبولانی که این قبیل کارهایش آخر یک دلیلی داشته باز هم حیران میمانی از این رفتار سفاکانه و پر از بلاهت این دست آدمها با طبیعت. اینها هر ساله به مثل قوم یعجوج و معجوج به جایی یورش میبرند و تا آنجا را نا بود نکنند ول کن معامله نیستند .

در ابتدا تفریح اینگونه از بشر اطراف شهر درق بود نظیر حیاطهای دهی " کو ه های اطراف " سپس که مقداری دسترسی به ماشین افزون گشت نوبت کال بچری سد و گندو بعد رسید نوبت به حسین آباد و جنگل گلستان  البته شنیده شده این گونه خود را تا به جنگلهای رشت  و مناطقی از اردبیل و یا به جنوب و جزایر چندگانه خلیج فارس رسانده. خدا خودش رحم کند به اقصا نقاط دیدنی ایران و یا حتی جهان که اینها بخواهند ازآنجا دیدن کنند.